دلم تنگ است

برای آن روزهایی که چشم باز میکردم و نفس هایش را مرور میکردم، طلوعی زیبا برای دلم بود

روز سخت رو با دیدنش آسان و خستگی ها را بدر می کردم

الان آشوب آشوبم

دلم چون اسب افسار گسیخته شتابان میدود تا بهش رسد ولی به هر سو که میرود میله های زندان دوری و تنهایی تنش را زخم می کند.

نمیداند صبوری چیست، نمیداند یار با وفا برمیگردد، نمیداند باید قرص قرص باشد چون عشق معجزه می کند.

چقدر آشفته مینویسم

دلم تنگ است برای آرامش خیال

دلم برای ❤️🌱می زند

​​​​​​چ خوب است بیاید ازش پیامی

دیوانه جان سلام

الان چون پروانه دور نور، سرم می چرخد

دلم تنگ است برای دیدارش، همان در لحظه دیدنهایش

ساده بی رنگ و ریا

نه ژست میخواهد نه آرایش

حوری ها کجا بی منت نیستند از زیبایی

دلم تنگ است برا دیدارش

آلبوم عکس هایش زیر دستام هست

ولی دیده هایم دلتنگ دیدارش

دلم تنگ است بیشتر از دیروز و دیروز و آن دیروز تر

همین است نیست برایم یک تحمل نبودش

جان گرفتم با او از درونم، همچون دانه ای در زیر خاک، از دل سختی ها رشد کردم تا ب اینجا، حال کی دانه بی نور زد جوانه رفت تا ثریا!

دلم تنگ است برای روشنی

برای بوی خوش عطر گل محمدی

🙏دعا کن تو برایم بتابد نور گرم عشق یارم🙏